loading...
دختری ازجنس برف
چکامه بازدید : 19 چهارشنبه 22 آذر 1391 نظرات (0)

آیا تا به حال بطور دقیق به انگشتان دستان خود نگاه کرده اید؟ تا به حال فکر کرده اید که به کدامیک علاقه بیشتری نسبت به بقیه دارید؟ با دقت نگاه کنید، سپس توضیح مربوط به آن را بخوانید


انگشت شماره 1

این انگشت نماد مسائل مادی و ثروت است و کسانی که این انگشت را انتخاب میکنند، اقتصاد دانان خوبی هستند و معمولا از نظر مالی در وضعیت خوبی قرار دارند.
 

انگشت شماره 2

این انگشت نماد کار میباشد و اشخاصی که به این انگشت اهمیت بیشتری میدهند انسانهای کاری هستند و بطور کلی وجدان کاری خوبی دارند و موفقیت زیادی در کارها دارند.

 

انگشت شماره 3

این انگشت میزان اهمیت به خود فرد را نشان میدهد، افرادی که این انگشت را انتخاب میکنند، در مورد همه چیز اول به خود اهمیت داده و تا حدودی خودپرست و خودخواه هستند.

 

انگشت شماره 4

این انگشت نماد محبت و عشق است و کسانی که این انگشت را انتخاب میکنند، انسانهای احساساتی و عاطفی هستند و همواره به دنبال محبت و خوشحال کردن دیگران هستند.

 

انگشت شماره 5

این انگشت نماد خانواده و فرزند هست و کسانی که به این انگشت علاقمند هستند، افرادی هستند که به خانواده پایبند بوده و به زندگی مشترک و بطور کلی روابط بین افراد اهمیت می دهند

چکامه بازدید : 18 چهارشنبه 22 آذر 1391 نظرات (1)

سرسبزترین بهار تقدیم توباد

آوای خوش هزار تقدیم توباد

گویندکه لحظه ایست روییدن عشق

آن لحظه هزار بارتقدیم توباد

*@*@*@*@*@*

اگردرخواب میدیدم غم تلخ جدایی را

به دل هرگز نمیدادم خیال آشنایی را

*@*@*@*@*@*

شمع سوزان توام اینگونه خاموشم مکن

گرچه من بد کرده ام اما فراموشم نکن

*@*@*@*@*@*

عمری که اهل ازپی آن می تازد

هرکس که غم وغسه خورد می بازد

پس غصه واندوه مخورای غافل

دنیابه کام توراهم می سازد

*@*@*@*@*@*

زندگانی گذرازکوچه ی باران احساس است

زندگی لحظه ی جاری شدن شبنم عشق

زندگی چرخش درآینه ی ثانیه هاست

زندگی هرچه که هست دوست میدارم دوست

زندگی آری باعشق نکوست

زندگی آری باعشق نکوست

*@*@*@*@*@*

دیگه توخاک وجودم نه گلی است نه درختی

زندگی بی توبدون میگذره امابه سختی

*@*@*@*@*@*

روی برف نوشتم دوستت دارم آب شد

 روی برگ نوشتم دوستت دارم بادشد

روی بنفشه نوشتم دوستت دارم پاک شد

حالابر روی قلبم مینویسم تا برای همیشه باقی بماند دوستت دارم

*@*@*@*@*@*

ای همه بود ونبودم

ای همه تاروپودم

ای تو آرزوی قلبم

کاشکی عاشقت نبودم

*@*@*@*@*@*

تاتو رادیدم ندادم دل به کس

عاشقم کردی به فریادم برس

*@*@*@*@*@*

برایت یک سبداحساس دارم

کنارش هم دلی حساس دارم

اگرچه خیلی دوستت دارم اما...

آه که درگفتنش وسواس دارم!

*@*@*@*@*@*

بوی خوش ترانه ازشیراز میدهی

آیینه می شوی ومرا بازتاب میدهی

ازاشتیاق بال وپرم تیر میکشد

هردفعه ای که وعده ی پرواز میدهی

*@*@*@*@*@*

چشم هایم راکه میبندم تومی آیی...

وبازمیکنم تونیستی!!!

*@*@*@*@*@*

گویندکه مرگ سخت است امانه به اندازه ی انتظار وجدایی...

*@*@*@*@*@*

اشک زمانی زیباست

که برای عشق باشد

عشق زمانی زیبات

که برای توباشد

توزمانی زیبایی

که برای من باشی

*@*@*@*@*@*

ای کاش خداوندسه چیز رانمی آفرید

غرور،عشق،دروغ

تاانسان مجبور نباشد ازسر غروربه عشق خود دروغ بگوید.

چکامه بازدید : 9 چهارشنبه 22 آذر 1391 نظرات (0)

ره چه زیبا بود،زیر نورماه،برق چشمتن توپیدا بود.

من تورامی دیدم ونگاه تو،مرا می دید،شوربودم من،شورشیدا بودم.

دست من درخواهش،دل من جمله منا بود.

باد می آمد،آمان میخندید،لاله میرقصید،در دم وغوغا بود.

دشت تاخط افق میرفت،وافق تا آن جاکه سراسرهمه زیبا بود.

زندگی می جوشید،ازسره زلف تومی بارید،عشق می بارید،آسمان بودی تو،دل من دریابود.

ازتو پرسیدم توکجاهستی؟دورازخانه چراهستی؟

گفتی فردا،خواهم آمد،خواهم آمد.

کاشکی امروز توهم فردا بود...

خواستم تا رازها باز گویم وندانستم،توکجا بودی،باخودم می گفتم کاش ماه من این جابود.

ونبودی تو،وندیدی باز،که نگاه من،زیر نور ماه،سخت تنها بود!

چکامه بازدید : 10 چهارشنبه 15 آذر 1391 نظرات (0)

هووووووووووووووورااااااااااااااااااااهووووووووووووووراااااااااااااااااااااا

جیییییییییییییییییییییییییییغغغغغغغغغغ جییییییییییییییییییییییییغغغغغغغغغغغغغ

سسسسسسسسسلام سللللللللللللللللام سلااااااااااااااااااااام سلاممممممممممممم

خیلی خوشحالم به سه دلیل:

1.فردا تولد عششششششششششقمه

2.امروز به دلیل آلودگی هواتعطیل بودیم.

3.معاونمون باز نشسته شد وبه لطف خدا از شنبه قرار نیست قیافه ی... شون رو مشاهده کنیم.

دیگه چی بهتر از اینا؟؟؟؟؟؟؟

درضمن ازهمه ی عزیزانی که برای بازنشستگی این معاون محترم خالصانه دعاکردند صمیمانه سپاس گزاریم اجرتون با خدا.

 

چکامه بازدید : 8 سه شنبه 07 آذر 1391 نظرات (0)

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم

اصلابه تو افتاد مسیرم که بمیرم

یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا

افتادم وباید بپذیرم که بمیرم

یاچشم بپوش از من واز خویش برانم

یاتنگ درآغوش بگیرم که بمیرم

این کوزه ترک خوردچه جای نگرانی ست

من ساخته از خاک کویرم که بمیرم

خاموش مکن آتش افروخته ام را

بگذاربمیرم که بمیرم که بمیرم

چکامه بازدید : 10 سه شنبه 07 آذر 1391 نظرات (0)

پیشانی ام را بوسه زد در خواب هندویی

شاید ازآن ساعت طلسمم کرده جادویی

شاید از آن پس بودکه احساس میکردم

درسینه ام پرمیزند شب هاپرستویی

شاید از آن پس بودکه با حسرت از دستم

هر روزسیبی سرخ می افتاد درجویی

ازکودکی دیوانه بودم مادرم میگفت:

ازشانه ام هرروزمی چیده ست شبویی

نام تورا میکند روی میزهاهروقت

در دست آن دیوانه می افتاد چاقویی

بیچاره آهویی که صیدپنجه ی شیری ست

بیچاره ترشیری که صیدچشم آهویی

اکنون زتو بانا امیدی چشم می پوشم

اکنون زمن بابی وفایی دست می شویی

آیینه خیله هم نباید راست گوباشد

من مایه رنج توهستم راست می گویی

چکامه بازدید : 12 سه شنبه 07 آذر 1391 نظرات (0)

به دریا میزنم!شایدبه سوی ساحلی دیگر

مگرآسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر

من از روزی که دل بستم به چشمان تو می دیدم

که چشمان تو می افتدبه دنبال دلی دیگر

به هرکس دل ببندم بعداز این خود نیزمیدانم

به جز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر

من ازآغاز در خاکم نمی ازعشق می بینم

مرا می ساختندای کاش ازآب وگلی دیگر

طوافم لحظه ی دیدارچشمان تو باطل شد

من اما همچنان درفکر دورباطلی دیگر

به دنبال کسی جامانده ازپرواز می گردم

مگربیدارسازد غافلی راغافلی دیگر

چکامه بازدید : 14 سه شنبه 07 آذر 1391 نظرات (0)

بی قرارتوام ودر دل تنگم گله هاست

آه!بی تاب توشدن عادت کم حوصله هاست

مثله عکس رخ مهتاب که افتاده در آب

در دلم هستی وبین من وتو فاصله هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟

«بال»وقتی قفس پر زدن چلچله هاست

بی تو هر لحظه مرابیم فرو ریختن است

مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

باز میپرسمت از مسئله ی دوری وعشق

وسکوت تو جواب همه ی مسئله هاست

چکامه بازدید : 13 دوشنبه 06 آذر 1391 نظرات (0)

بازهم سلام دوستای عزیزم تصمیم گرفتم براتون یه داستان خوشگل بذارم وهرهفته یه قسمت از این داستان رو براتون میذارم امیدوارم لذت ببرید

نظر یادتون نره هزار تا دوستتون دارم بووووووووووووووووس
چکامه بازدید : 13 یکشنبه 05 آذر 1391 نظرات (0)
-یک جایی میرسه که آدم دست به خودکشی میزنه نه این که یک تیغ برداره ورگش رو بزنه نه! قید احساسش رو میزنه.........

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
نام : دختری ازجنس برف نام خانوادگی : سپید محل تولد : لابه لای برف تاریخ تولد : یکی از روزهای برفی شماره شناسنامه : عدد تنهایی شغل : منتظر وضعیت فکری : فقط سوال جرم : افراط درعاشقی تاریخ جرم : روز اول خوشی ساعت جرم : شروع تپش قلب علت جرم : فقط زندگی وزن : به سنگینی برف چند ساله قد : کمتر ازدانه ی برف رنگ چشم : مشکی رنگ مو : سفید تحصیلات : پایه ی آخربدبختی مدت محکومیت : حبس ابد چراغم : ماه وخورشید سقفم : آسمان کارم : حسرت یادم : انتظار تو دردم : تنهایی فریادم : سکوت دل خوشیم : دیدارتو زندگیم : فقط تو
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظرشما دخترا احساساتی ترن یاپسرا؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 18
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 49
  • بازدید کلی : 1,996